یادداشت | تصویرسازی از ایران در صورت ادامه رژیم پهلوی
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، حسن محمدی پژوهشگر و نویسنده در سلسله یادداشت هایی به بررسی و تبیین وضعیت حکومت پهلوی پرداخت، نوشتار حاضر بخش دوم یادداشت «تصویرسازی از ایران کنونی در صورت ادامه رژیم پهلوی» است که در ذیل میآید.
اقتصاد مصرفی و وارداتی
درباره مسائل اقتصادی هم می شود بحث های مفصلی مطرح کرد. با توجه به مصرف گرایی شدید رژیم شاه و اتکای بیش از 90 درصدی بودجه اش به نفت، به نظر می رسد که اگر شاه می ماند قطعا هیچ اثری از تولید ملی نمی ماند و همه چیز را باید وارد می کردیم. واردات بی رویه بسیار شدید بود و کشورهای غربی بویژه امریکا از وابستگی و اتکای رژیم پهلوی به آنها سوء استفاده کرده و انواع کالاهای خود را به قیمت گرانی می فروختند. شاه در یک مصاحبه ای با گرفتن ژست کشور دوستی، می گوید: آمریکایی ها نفت ما را ارزان می خرند اما اجناس شان را چند برابر می فروشند! اما همین شاه تنها چند ماه بعد به آمریکا می رود(سال 1356) و می گوید نه تنها قصد گران کردن نفت را ندارد بلکه عربها را هم راضی خواهم کرد که نفت را گران نکنند!
اگر شاه می ماند ما هنوز هم یک وارد کننده بی خاصیت بودیم و در واقع واردات مان چندین برابر صادرات مان بود در حالیکه الان صادرات ما بیشتر هست (با اینکه صادرات نفت مان بشدت کم شده است) متکی بودن به واردات خسارت های بزرگی داره که از جمله اینکه در ذخیره کالاهای ضروری کمبود بوجود می آید. بر اساس آمار در رژیم گذشته ، کشور تنها قادر بود غذای 33 روز را در داخل تهیه کند. اکنون با توجه به 2 برابر شدن جمعیت، کشور میتواند غذای 300 روز را در داخل تهیه نماید.
برای مقایسه وضعیت اقتصادی کنونی و دوران پهلوی حتی میشه به شاخص های جهانی مثل شاخص توسعه انسانی (HDI=Human Developmet Indicator)
توسعه انسانی شامل عدالت ، رفاه ، کاهش فاصله طبقاتی ، امید به زندگی،سطح آموزش،درآمد سالیانه و... هست. حالا عدد ایران بر اساس این معیار جهانی در سال قبل انقلاب، رتبه ی 110 جهان رو داشت اما اکنون به رتبه 69 جهان رسیده یعنی 41 پله صعود در بین 182 کشور جهان! ایران در بین کشور های جهان در این 4 دهه بیشترین رشد شاخص HDI رو داشته و رتبه اول در پیشرفت هست. ایران بر اساس شاخص توسعه انسانی، توسعهیافتهتر از ترکیه، چین و اندونزی و 119 کشور دیگر است.
خدمات شهری
خدمات شهری مثل راه و راه آهن و برق و تلفن و... که بماند. به احتمال زیاد اگر شاه می ماند هنوز هم باید با زغال و نفت و پِهن گوسفند (که در تنور می ریختند) و.. خانه مان را گرم می کردیم. شاه با اینکه دهها سال از کشف نفت و گاز در ایران می گذشت، تنها به پنج شهر لوله کشی گاز کرده بود و هدف عمده از تولید گاز، صادرات آن بود اما تنها تا سال 1379، تعداد شهرهای بهره مند از گاز به 379 شهر رسید؛ یعنی 76 برابر.
شاید هنوز هم بسیاری از ما برق برای روشن کردن لوازم الکترونیکی نداشتیم. باور کردنی نیست؟ بله اما اگر فعالیتهای رژیم توجه کنیم چنین نتیجه ای می گیریم. در تمام دوران پهلوی، فقط 1/3 میلیون مشترک برق (اعم از خانگی، عمومی، صنعتی و کشاورزی) وجود داشت و همتی بر ارائه خدمات به مردم نبود اما پس از انقلاب، تعداد مشترکین برق در سال 1392 به حدود 30میلیون مشترک می رسد.
کشور فراماسونرها
قطعا اگر شاه می ماند، تمام کشور در دست فراماسونری و جاسوسان آمریکایی می افتاد. شاید برای شما عجیب باشد اما فراماسونری حتی تا شهرستان های ما هم پیش رفته بود. از جمله در مراغه(تبریز)، در سال 1354، باشگاه بین المللی لاینز که تابع اصول فراماسونری بود تاسیس شد.[1] قطعا اگر شاه می ماند فراماسونری همه کشور را گرفته بود و هر نفسی که در راه پیشرفت کشور یا دین مردم کشیده می شد را قطع می کرد.
کشوری متجاوز برای سیاست های استعماری!
حتما درباره دخالت رژیم شاه در ظفار(عمان) چیزهایی خوانده اید، جالب است بدانید که ارتش شاه فقط در عمان دخالت نکرد بلکه در کشورهای عراق، سومالی، یمن، ویتنام و پاکستان هم دخالت کرد. اما این دخالت ها برای چه بود؟ تنها به یک دلیل آشکار که رسما هم اعلام می شد، یعنی حفظ منافع آمریکا در منطقه!
فکر کنید اگر شاه می ماند، ارتش و قوای مسلح ما هنوز هم به شرارت های خود در دفاع از منافع آمریکا ادامه می دادند و بدون اینکه هیچ فایده ای گیر کشورمان بیاید، تلفات انسانی و نظامی زیادی متحمل می شدیم. یعنی ما بیش از حضورمان در سوریه و عراق کشته میدادیم اما همه این هزینه ها بخاطر تبعیت از آمریکا بود نه نفوذ منطقه ای یا اهداف دینی و ..
نابودی کشاورزی
اگر شاه می ماند، قطعا کشاورزی ایران کشاورزی در حد نابودی قرار می گرفت چون با برنامه اصلاحات ارضی، کشاورزی رو به پرتگاه نابودی رساند و با ادامه مسیر، کاملا نابود می کرد. سهم تولیدات کشاورزی در تولید ملی تا قبل از اصلاحات ارضی(1341)، بیش از 40 درصد بود اما طی 13سال به ده درصد کاهش یافت! یعنی سی درصد از تولید ملی مان صرفا بخاطر اصلاحات ارضی که توسط آمریکا تحمیل شد، نابود شد. امروزه بیش از 80 درصد مواد غذایی در کشور تولید می شود و بخش کشاورزی در حال حاضر تأمین کننده یک چهارم تولید ناخالص داخلی، نزدیک به یک سوم اشتغال و چهار پنجم نیاز غذایی و یک سوم ارزش صادرات غیرنفتی است.
وضعیت ایران در جهان معاصر
درباره روابط بین الملل و دنیای سال 1396 هم می توان بحثی داشت. اگر شاه می ماند، حالا اسرائیل حتما سه چهار برابرِ اسرائیلِ کنونی بود. چون خبری از حزب الله لبنان و بسیاری از گروههای مقاومت نبود تا جلوی شرارت های اسرائیل را بگیرند. روند عقب نشینی های اعراب و جنبش های ضداسرائیلی، پس از انقلاب اسلامی معکوس شد. شش کشور عربی به اسرائیل حمله کردن منتها شکست و عقب نشینی کردند.
اسرائیلی ها در کتابهایشان بشدت اصرار دارند که بخشهایی از ایران را مال خودشون بدونن! با قدرت گرفتن اسرائیل طبیعی بود که کم کم ادعاهای خودشون رو در قالب سیاست رسمی دنبال کنند و شاه هم، همچنان که بحرین را داد، قطعا بخش هایی از ایران را هم می بخشید!. پس از انقلاب و با تلقین روح ایستادگی، جنبش های مقاومت جان تازه گرفتن و ایران هم علنا حمایت کرد و نگذاشت اسرائیل بیش از پیش پیشروی کنه و خاورمیانه رو بدست بگیرد. جنگهای 33 روزه، 22 روزه و 8 روزه معادلات صهیونیستها را برهم ریخت و بحران سوریه نتوانست جبهه مقاومت را فرو ریزد.
جمع بندی
به نظر می رسد که اگر شاه می ماند، الان در سال 1396 کشوری داشتیم که در آن بهاییت و قوانین بهاییت حاکم بود. فراماسونری در همه شهرها و روستاهامون نفوذ کرده بود و نفس هر حرکت اسلامی و ملی رو می برید. کشور ما دارای فرهنگ کاملا غرب زده و در عین حال جامعه ای عقب مانده، بی سواد، روستایی و وابسته بودیم. اسرائیل آدمخوار، بی نهایت قدرتمند بود و خبری از متحدان ایدئولوژیک ایران نبود.
به نظرم رسید که اگر ادامه پهلوی را تا سال 1396 تصور کنیم، می توانیم مقایسه بهتری با ایران سال 1396 داشته باشیم و قطعا موارد بیشتری را میتوان مطرح کرد./918/ی702/س
[1] انقلاب اسلامی در مراغه منصور پور مودن ص87.